اگر رنگین کمان را میشناسی
ز طوفانت نمیباشد هراسی
در مرداد ماه 1399 هنوز ابتلا به کرونا ترسناک بود و خبر آن به سرعت در بین نزدیکان و دوستان می پیچید و سیل تماسها و احوال پرسی ها و ارسال غذا و آب میوه و نظایر آن جاری بود. یک هفته که از روال گذشت، کم کم حس کردم که ادارۀ منزل آن هم با وجود دو عزیزِ مبتلا به کرونا بسیار پیچیده و سخت است، اما کم کم و روز به روز توانستم بر موضوع سوار شوم و هدایت اوضاع را به دست گیرم.
فرح از گردش انگشت تو بر ساز به پاست
صد هنر ملغمه با عشوه و با ناز به پاست
از ره دور چه خوش صید کنی دین و دلم
غَلَيان در نفسی از بت غمّاز به پاست
تو برای ما
دلگرم کننده ترین
امن ترین
زیباترین
گرانسنگ ترین
زحمتکش ترین
عاشق ترین
مهربان ترین
عاقل ترین
تکیه گاه ترین
پرهنر ترین
مقدس ترین
قابل احترام ترین
بهترین مادر
بهترین همراه
بهترین دوست و
عالی ترین موجود در عالم،
هستنی.
تولدت مبارک
شیوای عزیزمون
محمد رزاقی (تابان)
جز راه دل
از هیچ رهی
ره به تو نیست.
(ناشناس)