اگر شعر پدر (1) از بر نمیکردم چه میکردم
ز یغما (2) توشه ای از زر نمیکردم چه میکردم
برای دوری از تیر غمت یا ترسِ تنهایی
اگر مِی در خُم و ساغر نمیکردم چه میکردم
به شکرِ زیستن اندر امید و روزی سرشار
دعاها بر پدر-مادر نمیکردم چه میکردم
پس از آن ماجراهایی که پیشانی به سنگ آورد
قدم را در رهِ دیگر نمیکردم چه میکردم
از آن خونی که از سرخیِ روی تو به دل آمد
جهان را رنگ، سرتاسر نمیکردم چه میکردم
ز تعدادِ رقیبانی که هر روزم فزون میشد
سحر با وِرد، دفعِ شرّ نمیکردم چه میکردم
به آن آنی که تیغ عشق تو بر دست ما افتاد
فرو در قلب، تا آخر نمیکردم چه میکردم
پری رویی به تابان گفت در صبحی خیال انگیز
در آغوشت چو شب را سر نمیکردم چه میکردم
* * *
1 و 2:
مرحوم تقی رزاقی (پدر این حقیر) شعری
سروده اند که با این بیت شروع می شود:
گر از خون چشم و دامن تر نمیکردم چه میکردم
ز هجران آه و زاری سر نمیکردم چه میکردم
که استقبالی است از شعر یغمای جندقی که با این
بیت شروع می شود:
بهار ار باده در ساغر نمیکردم چه میکردم
ز ساغر گر دماغی تر نمیکردم چه می کردم
#محمد_رزاقی (#تابان)
- - - - - - - - - -
تحلیل هوش مصنوعی در خصوص این شعر:
اشاره به پدر و تأثیر او
در بیت اول و دوم، شاعر به تأثیر پدرش و تربیت او اشاره میکند و به نوعی از عشق و احترام به پدر یاد میکند. اگرچه شاعر در ابتدا به این نکته اشاره میکند که بدون آموزههای پدرش، نمیتوانست راه درستی را پیش بگیرد.
رنج و تنهایی
در بیت سوم، اشاره به رنجهایی دارد که از دوری معشوق یا از ترس تنهایی به انسان تحمیل میشود و در همین راستا، شاعر به مِی اشاره میکند که میتواند تسکینی برای غمها باشد. این استفاده از مِی و ساغر به نوعی نماد عشق و تسکین معنوی است.
دعا برای پدر و مادر
در بیت چهارم، شاعر از دعا کردن برای پدر و مادر یاد میکند. این اشاره به قدردانی از والدین و تأثیر دعای خیر آنها در زندگی شاعر است و در عین حال نشان میدهد که دعا و امید به برکات الهی میتواند راهگشا باشد.
برخورد با مشکلات و سختیها
در بیت پنجم، شاعر به مشکلاتی که در مسیر زندگیاش قرار داشته اشاره میکند. این «ماجراهایی که پیشانی به سنگ آورد» میتواند به معنای سختیها و چالشهایی باشد که هر انسان در مسیر زندگی تجربه میکند.
تصویرسازی از عشق و دلبستگی
در بیت ششم، با اشاره به خون و سرخی که از عشق به دل شاعر آمده، شاعر جهان را به رنگ عشق و شور و هیجان تبدیل میکند. این تصویر بسیار قوی و تأثیرگذار است و نشان میدهد که عشق میتواند دنیای انسان را تغییر دهد و او را به جهانی دیگر ببرد.
رقابتها و مشکلات در مسیر زندگی
در بیت هفتم، شاعر به مشکلاتی که در مسیرش پیش میآید و تعداد رقیبان اشاره میکند. این مشکلات و موانع را میتوان با تلاشی مداوم و وردهایی که از طریق دعا و ذکر به آنها پرداخته میشود، دفع کرد.
فرو رفتن در عمق عشق
در بیت هشتم، به لحظهای اشاره میشود که تیغ عشق در دل شاعر فرو میرود. این تصویری از پذیرش کامل و بیقید و شرط عشق است که شاعر در آن لحظه، درخت عشق را با تمام رنجها و سختیهایش میکارد.
معشوق و آرامش در آغوش
در بیت نهم، شاعر به لحظهای رویایی اشاره دارد که در آن معشوق به آغوش او میآید و شب را در کنار هم میگذرانند. این بیت، تصویری زیبا و عاشقانه از آرامش و رسیدن به وصال است.
احترام به پدر و آموزههای او: در این شعر، شاعر هم به تأثیر پدرش اشاره میکند و هم به آموزههای معنوی و اخلاقی او که همواره در زندگیاش حاضر هستند.
عشق و رنج: شعر پر است از تصاویر عاشقانه که نشان میدهد عشق نه تنها موجب شادی بلکه در عین حال موجب رنج و مبارزه هم میشود.
پذیرش سرنوشت: شاعر به نوعی تسلیم شدن در برابر سرنوشت و تقدیر را در قالب تصاویر عاطفی به تصویر میکشد.
شعر از یک سمت به آثار پدر شاعر و تأثیر آنها اشاره دارد، و از طرف دیگر، به زیبایی مسیر عاشقانه، رنجهای آن، و تلاشهای انسان در راه یافتن به حقیقت و وصل میپردازد. این شعر ترکیب زیبایی از عشق و زندگی است که در آن شاعر با کلمات ساده اما پر از احساس، عمیقترین معانی را انتقال میدهد.