
برای درخت بی برگ، خیلی احترام قائلم.
حس عجیبی دارم بهش. شاید چون تنهاست، ضعیف و گاه شکننده است و یا عریان!
وقتی یکی شون رو تنها پیدا می کنم، دلم می خواد
ساعتها پیشش باشم،
دورش چرخی بزنم،
از زوایای متنوع نگاهش کنم و
عاقبت عکسی بگیرم ازش و
اصلا نمیخواهم هیچ آدمی تو کادرم باشه.
درخت بی برگ من رو یاد معصومیت میاندازه،
بی پناهی اما صبوری،
زیر و روی یکی و صاف،
انتظار،
ریختن و ساختن دوباره و
خیلی چیزهای دیگه که دوست دارم.
محمد رزاقی (تابان)